English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1381 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
exerciser U آزمایش کننده یک وسیله
blasting machine U وسیله منفجر کننده
smokey the bear U وسیله تولید کننده دود
launcher U حمله کننده وسیله پرتاب
conductor U وسیله هادی اجرا کننده
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
conductors U وسیله هادی اجرا کننده
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
ejector U وسیله پرتاب کننده پوکه به خارج
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
external U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
externals U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
mileage U مسافت طی شده به وسیله خودرو
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
coincidence adjustment U تعیین مسافت به وسیله انطباق
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
borescope U وسیله دیدن خان کشی داخل لوله
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
sextant U وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
visitor U دیدن کننده مهمان
visitors U دیدن کننده مهمان
visiter U دیدن کننده مهمان
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
subsidiaries U تقویت کننده
amplifire U تقویت کننده
amplifiers U تقویت کننده
subsidiary U تقویت کننده
augmentor U تقویت کننده
booster U تقویت کننده
magnifier U تقویت کننده
reinforcer U تقویت کننده
amplifier U تقویت کننده
regenerator U تقویت کننده
line repeater U تقویت کننده خط
boosters U تقویت کننده
corroborator U تقویت کننده
line amplifier U تقویت کننده خط
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
relay amplifier U تقویت کننده امدادی
magnetic amplifier U تقویت کننده مغناطیسی
repeater station U مرکز تقویت کننده
z axis amplifier U تقویت کننده محور "زد"
reinforcing stimulus U محرک تقویت کننده
transistors U تقویت کننده کریستالی
telephone repeater U تقویت کننده تلفن
main amplifier U تقویت کننده اصلی
sounder resonator U تقویت کننده صدا
magnetoresistive amplifier U تقویت کننده مغناطیسی
microphone amplifier U تقویت کننده میکروفن
light amplifier U تقویت کننده ی نور
magnifier U تقویت کننده نور
feedback amplifier U تقویت کننده فیدبک
output amplifier U تقویت کننده خروجی
hydraulic booster unit U تقویت کننده هیدرولیکی
image intensifier tube U تقویت کننده تصویر
preamplifier U پیش تقویت کننده
transistor U تقویت کننده کریستالی
voltage amplifier U تقویت کننده ولتاژ
power amplifier U تقویت کننده قدرت
amplifire tube U لامپ تقویت کننده
amplifying valve U لامپ تقویت کننده
tube amplifier U تقویت کننده لامپی
multiplier U دستگاه تقویت کننده
fringing groove U شیار تقویت کننده
sense amplifier U تقویت کننده حسی
input amplifier U تقویت کننده ورودی
intermediate amplifier U تقویت کننده میانی
intermediate repeater U تقویت کننده میانی
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
differential amplifier U تقویت کننده تفاضلی
operational amplifier U تقویت کننده محاسباتی
operational amplifier U تقویت کننده عملیاتی
input amplifier U تقویت کننده اولیه
multiplier U تقویت کننده ولتسنج
audio amplifier U تقویت کننده صوتی
pulse amplifier U تقویت کننده پالس
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
video amplifier U تقویت کننده تصویری
energizer U تقویت کننده ترمز
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
magnetic amplifier U تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
x axis amplifier U تقویت کننده محور ایکس
backlogs U ستون فقرات تقویت کننده
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
generalized reinforcer U تقویت کننده تعمیم یافته
telephone repeater valve U لامپ تقویت کننده تلفنی
reinforcing U نیروی تقویتی تقویت کننده
telephone amplifying tube U لامپ تقویت کننده تلفن
impluse amplifier U تقویت کننده ضربه جریان
low pass amplifier U تقویت کننده پایین گذر
push pull amplifier U تقویت کننده پوش- پول
sound volume amplifier U تقویت کننده شدت صوت
low frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس پایین
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
y axis amplifier U تقویت کننده محور ایگرگ
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
intermediate frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس میانی
frequency selective amplifier U تقویت کننده سلکتیو فرکانس
backlog U ستون فقرات تقویت کننده
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
y amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
lat machine U دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
zymosthenic U تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
corroborative U تایید کننده- موید- تقویت امیز
cascade image intensifier U تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
high fidelity amplifier U امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
stereophonic U دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
phase U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
2Some of my translations are missing !
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com